شادمهر عقیلی و مهراد جم از نظر حقوقی مجرم هستند؟
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۲۱۰۴۵
صراط: سایتهای شرطبندی و قمارخانههای مجازی این روزها به یکی از بحثهای مهم فضای فرهنگی و رسانهای کشور تبدیل شده است. مهاجرت برخی از سلبریتیهای فرهنگی از داخل کشور و حاشیههای فراوانی که با همراهی اینفلوئنسرهای مرتبط با این سایتها در فضای مجازی به وجود آوردند از یک سو و حضور یک خواننده مطرح و باسابقه در شبکه گسترده سایتهای شرطبندی و رونماییاش از سایت شرطبندی اختصاصیاش از سوی دیگر، اتفاقاتی بود که در هفتههای گذشته بحث پیرامون این موضوع را گستردهتر و پررنگتر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبر آنلاین، چرا سایتهای شرطبندی و این تجارت که بدون کمک درگاههای بانکی داخل کشور امکان فعالیت ندارند تا این حد گسترده شدهاند و آیا سلبریتیهایی که در این عرصه به فعالیت تبلیغی میپردازند هم از نگاه قانون مجرم محسوب میشوند؟ اینها سوالاتی بود که به بهانه آنها با کامبیز نوروزی حقوقدان متمرکز در عرصه حقوق فرهنگی گفتوگو کردیم.
سایتهای شرطبندی چرا به این صورت در کشور ما رونق گرفته و مخاطب کسب کرده؟
متاسفانه به دلیل زاویه نگاه نادرستی که در نظام حکومتی ایران به اینترنت وجود دارد، درک درستی از اینترنت پیدا نشده و در نتیجه برنامهریزی درستی هم برای مدیریت اینترنت در ایران وجود ندارد. عمدهترین نگرانیهایی که سازمانهای حکومتی در این زمینه دارند محدود شده به مسائلی از قبیل فعالیتهای سیاسی و مدنی در پلتفرمهای مختلف و مقابله با اینها. در صورتی که اینترنت و امکاناتی که اینترنت پیش روی مردم میگذارد بسیار وسیعتر و گاهی خطرناکتر است. به این قسمتها توجهی نشده و همین عملا باعث شده که در ایران انواع وسائل و روشهای مختلف برای کلاهبرداری و یا توسعه کاربردهای غیراخلاقی فراهم شود و تقریبا از کنترل هم خارج است. بخشی برمیگردد به سیاستگذاری فرهنگی غیرواقعبینانه که در ایران وجود دارد. یکی از این آسیبهایی که در این سالها رونق پیدا کرده، توسعه سایتهای شرطبندی و قمار در پلتفرمهای مختلف است. طبق قوانین ایران، شرطبندی و قمار ممنوع و جرم است و مجازات سنگینی هم دارد. تا سه سال زندان و گاهی بیش از این مقدار. مواد ۷۰۵، ۴۰۶، ۷۱۰، ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی درباره مسائل مربوط به قمار و شرطبندی است. اما سایتهای متعدد قمار و شرطبندی برای کاربران فارسیزبان ایجاد شده که اغلب در خارج از کشور فعالیت میکنند و مشتریان ایرانی را جذب میکنند بدون آن که مسوولیتی داشته باشند یا در برابر مشتریان مسوولیت قانونی داشته باشند. در یک چنین زمینهای وقتی هیچ مسوولیت قانونیای گردانندگان این سایتها ندارند طبیعی است که کاربران در معرض خطر جدیای هستند که از آنها کلاهبرداری یا سو استفاده شود و مورد سو استفادههای فراوان قرار بگیرند. بیتوجهی نظام برنامهریزی فرهنگی کشور به واقعیتهای اینترنت باعث شده که از این بخشهای بسیار مهم اینترنت غفلت فراوان شود و فقط گهگاهی که سروصدایی بلند میشود واکنشهایی نشان دهند که آن واکنشها هم اغلب ناقص هستند.
چگونه است که این سایتها برای تبادلات مالی خود یا در حقیقت خالی کردن جیب مردم از درگاههای بانکی داخل کشور استفاده میکنند؟
یکی از نکاتی که خیلی مهم است، همین است که درحالیکه قمار و شرطبندی جرم است و مدیران این سایتها تقریبا همهشان در خارج از کشور زندگی میکنند اما درگاههای بانکی اینها بانکهای داخل کشور هستند. کاربران این سایتها مبادله پولیشان را از طریق بانکهای داخل کشور انجام میدهند. چنین وضعیتی شبیه این میماند که یک فروشنده مواد مخدر که همه هم میدانند فروشنده مواد مخدر است و همه هم میدانند که پولهایی که به حساب این فرد میآید از فروش مواد مخدر است، از خریداران مواد مخدر بخواهد که پولشان را به حساب بانکیاش بریزند. همینقدر عجیب است. بنابه اخبار غیررسمی که منتشر شده حجم پولی خیلی هنگفتی هم از طریق شبکه بانکی کشور برای این سایتها مبادله میشود. یک رفتار غیرقانونی به نام قمار یا شرط بندی که دستاندرکاران آن در خارج از کشور فعالیت میکنند، درآمدش هم نامشروع است، پولش در شبکه بانکی کشور گردش میکند و هیچ برخوردی هم با آن نمیشود. اگر بخواهیم بگوییم سیستم انتظامی، قضایی یا اطلاعاتی کشور تا به حال با چنین جرمی برخورد نکرده که قابل انتقاد است و اگر میدانسته چنین اتفاقی میافتد و برخوردی نکرده باز هم قابل انتقاد است.
یک تحلیل دم دستی شاید این باشد که میگویند برای این با این اتفاق برخورد نمیشود که بهانهای باشد برای فیلتر اینستاگرام!
من بعید میدانم. اگر چنین سیاستی هم باشد سیاست غلطی است. اولا سیاست فیلترینگ و مسدودسازی در ایران به طور کامل شکست خورده. این سیاست به هیچ عنوان موفق نشده که دسترسی کاربران ایرانی در داخل ایران به سایتهای مورد علاقهشان را کاهش دهد. اتفاقا اثر منفی هم داشته از جمله اینکه وقتی پروکسی یا فیلترشکن روی مبایل یا سیستم کامپیوترشان نصب میکنند، به راحتی میتوانند به هر سایتی که میخواهند دسترسی داشته باشند که به صورت طبیعی مایل به دسترسی به آنها نبودند. من بعید میدانم چنین سیاستی بوده باشد یا حداقل نشانهای نداریم برای اینکه بخواهیم چنین تصوری داشته باشیم.
درباره پیوستن افرادی مثل شادمهر عقیلی به تبلیغ این سایتها چه نظری دارید؟
معمولا در میان عامه مردم هنرمندان به نوعی افراد کاملی تلقی میشوند. به این معنا که وقتی یک فردی خواننده خوبی است حتما از جهت دیگر مسائل انسانی هم آدم خوبی است. این تصور نادرست است. ممکن است کسی نوازنده یا هنرپیشه خیلی خوبی باشد ولی از لحاظ خصلتهای انسانی دیگر فرد ناموفق یا نادرستی باشد. در بقیه زمینهها هم همین است. ممکن است کسی دانشمند یا محقق بزرگی باشد ولی در زندگیاش آن مقدار موفق نباشد. به هر حال سلبریتیها نزد عامه مردم اعتباری دارند و میتوانند به یک رفتار خاصی اعتبار ببخشند یا اعتبارزدایی کنند وقتی یک سلبریتی وارد این عرصه میشود میتواند جلب اعتماد کند ولی در اینجا به نوعی خطر سو استفاده از اعتماد عمومی وجود دارد که ظاهرا چنین اتفاقی میافتد.
اگر بخواهیم از سوی دیگر به این موضوع نگاه کنیم، در ماههای اخیر چندین سلبریتی عرصه هنر از کشور خارج شدند و هر کدام به نوعی در مسیر این اتفاق قرار گرفتند. حضور این افراد در تبلیغ سایتهای شرطبندی هم جرم است؟
نمیشود به راحتی گفت. اگر ما قمار را جرم تلقی کنیم که قوانین داخلی ما آن را جرم تلقی میکند، از نظر حقوقی هر کس که دیگران تشویق و ترغیب به رفتار مجرمانهای کند او را ما معاون در جرم میدانیم. در اینجا هم باید دید. این یک حکم کلی است و نمیخواهم فرد خاصی را مجرم تلقی کنم ولی به طور کلی وقتی قمار جرم و دایرکردن قمارخانه جرم است، تشویق و ترغیب به ارتکاب قمار یعنی ارتکاب جرم هم میشود معاونت در جرم.
این مالباخته ها که برخی زندگیشان از دست رفته اگر شکایت کنند خودشان هم مجرم تلقی میشوند؟
معمولا در این قبیل موارد دادسراها و دادگاهها نگاه مثبتی دارند و بعید میدانم با چنین دیدی به آنها نگاه کنند.
چه باید کرد که اساسا مردم سراغ چنین موضوعاتی نروند؟
همه حرفهایی که ما در این گفتگو گفتیم و چیزهایی که کارشناسان و روزنامهنگاران در موارد مشابه مطرح میکنند همه درست است اما از یک نکته غفلت نباید کنیم و آن هم بحث سیاستهای فرهنگی در کشور که متاسفانه با نیازهای عمومی و شرایط اجتماعی جامعه ایران سازگار نیست و قادر نیست خوراک فرهنگی مناسب برای جامعه و مردم ایران فراهم کند و شکاف بسیار وسیعی در این زمینه وجود دارد که این شکاف کانون رشد هر نوع رفتار نابهنجار و غیرقانونی است. فقدان و کمبود شدید تولیدات فرهنگی متناسب با نیازهای فرهنگی جامعه ایران عملا باعث شده اقشار بسیار وسیعی از جامعه ایران نیازهایشان را به انواع کالاهای فرهنگی یا تفریحات مختلف نتوانند تامین کنند. این چیزی است که متاسفانه سیاستگذاران فرهنگی در ایران، دولت، قانونگذار و ... به آن توجه نمیکنند. از همه اینها مهمتر صداوسیما به آن توجه نمیکند و به طور کامل آموزش و پرورش از آن غافل است و در شرایط جدید و با تکنولوژیهای جدید شرایط بسیار سختی را به جامعه ایران تحمیل میکنند. افرادی الان میگویند که اینستاگرام یا توئیتر یا تلگرام خوب نیستند؛ اما به این سوال جواب نمیدهند که چرا مردم ایران به چنین وسعتی از این پلتفرمها استفاده میکنند. اینقدر که در هیچ جامعه دیگری نیست. پاسخش در این است که انواع و اقسام ممیزیها و محدودیتها در نپذیرفتن تنوع سلیقههای مردم باعث شده که بخش عظیمی از جامعه ایران نتواند نیازهای فرهنگی خودش را پیدا کند و در واقع به این ترتیب سازمانهای حکومتی هم قادر به کنترل و مهار مدیریت مصرف فرهنگی در ایران نیستند. مساله اصلی اینجاست. اینجور پدیدهها که حالا فعلا بحث قمار اینترنتی مطرح است عمدتا نشاندهنده ناکارآمدی مفرط سیاستگذاری فرهنگی در کشور است. باید به این نکته توجه شود.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: شرط بندی شادمهر عقیلی سایت شرط بندی صراط سایت های شرط بندی جامعه ایران سایت ها مواد مخدر داخل کشور باعث شده جرم تلقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۲۱۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم میکند
با مطرح شدن موضوع «دیپلماسی»، عدهای تنها آن را به بُعد سیاسی محدود میکنند در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است که در افزایش نفوذ و قدرت چانهزنی کشورها نقشی موثر دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که واژه «دیپلماسی» به میان میآید، شاید برای عدهای تنها یادآور بُعد سیاسی موضوع باشد در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است؛ به باور بسیاری از نظریهپردازان حوزه بینالملل، دیپلماسی فرهنگی از مصادیق قدرت نرم است که امکان قدرت نفوذ به کشور هدف قرار میدهد.
دیپلماسی فرهنگی میتواند به واسطه ریشهدار بودن و البته وجود اشتراکات فراوان به مراتب موفقتر از سایر دیپلماسیها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده میشود؛ در واقع دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمیدهد و در این مسیر نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.
رئیسجمهور: دیپلماسی فرهنگی از ظرفیتهای ما در عرصه دیپلماسی است.
موضوع دیپلماسی فرهنگی در برهههای زمانی و دولت مختلف با شدت و ضعفهایی مواجه بوده و بر این اساس باید گفت که در عملکرد حدود ۳ ساله دولت نیز موضوع دیپلماسی فرهنگی از ابعاد شاخص و قابل توجه بوده و بر این اساس آیتالله رئیسی در جلسه نظارت ستادی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد، بر این نکته تاکید داشت که «از مرز فرهنگی کشور به مانند مرز جغرافیایی باید مرزبانی شود. باید از این هویت ایرانی و اسلامی صیانت کرد یکی از ظرفیتهای ما در کار دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. باید گرههای ذهنی ساکنان خارج کشور را باز کنیم. امروز در جنگ روایتها قرار گرفتهایم.»
یکی از بارزترین و نزدیکترین وجود تمرکز دولت سیزدهم بر موضوع دیپلماسی فرهنگی، سفر اخیر رئیسجمهور و تعدادی از وزرا به پاکستان بود و در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر از نشانههای پررنگ رویکرد فرهنگی این سفر است و در این مسیر رایزنی با مسئولان فرهنگی و سینمایی پاکستانی، در زمینه توسعه مبادلات فرهنگی و انعقاد قرارداد برای ساخت یک اثر سینمایی مشترک از مهمتری وجوه این مهم است؛ همچنین نامگذاری یکی از خیابانهای کشور پاکستان بهنام «ایران» نیز از دیگر وجوه قابل اهمیت این سفر بود.
دیپلماسی فرهنگی به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها استایران دارای ۷ همسایه مرزی و ۱۰ همسایه ساحلی است که فرصتهای بیشماری را برای دیپلماسی فرهنگی و سایر حوزهها را برای ما فراهم میکند به ویژه اینکه فرهنگ ایران در بسیاری از کشورهای همسایه جریان و حضور قدرتمندی دارد از همین بررسی دیپلماسی فرهنگی دولت سیزدهم و تاکید و توجه بر گسترش تعاملات دیپلماتیک در زمینههای مختلف گروهی بر نفوذ بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و طراحی سامانههای مختلف از جمله سامانه فرهنگی مشترک در راستای رسیدن به اهداف منظور را رقم خواهد زد و بر این اساس نوذر شفیعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا معتقد است که دیپلماسی مانند بسیاری از واژگان حوزه روابط بینالملل دچار تحول شده است و در این باره اظهار میکند: بر این اساس ممکن است برخی مفاهیم در نتیجه تحولات از بین رفته باشد یا برای مقطعی خاص باشد اما درباره واژه دیپلماسی باید گفت که تحول در مفهوم آن تقریباً هم پایدار بوده است.
وی با بیان اینکه زمانی تنها دیپلماسی سنتی را داشتیم اما امروزه دیپلماسی بهعلاوه دیگر واژگان شده که شرایط جدیدی را توضیح میدهد دو از مصادیق این موضوع دیپلماسی عمومی، فرهنگی، سایبری و… است، ادامه میدهد: این مفاهیم جدید، دیپلماسی مکمل نیز نام میگیرند چرا که تکمیلکننده دیپلماسی رسمی هستند که توسط دولتها و وزارت خارجه دنبال میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه دیپلماسی هنر و شیوه اجرای سیاست خارجی و یا به تعریفی مدیریت روابط خارجی است و طبق این تعریف زمانی که موضوع دیپلماسی فرهنگی مطرح میشود، به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است، توضیح میدهد: این نوع از دیپلماسی کارگزارانی دارد و بر این اساس یکی از مأموریتهای وزارت خارجه تعیین رایزن فرهنگی است اما در کشور ما علاوه بر وزارت خارجه برخی نهادها مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز متولی این حوزه هستند.
کارشناس مسائل بینالملل: دیپلماسی فرهنگی منجر به افزایش قدرت میشود.
شفیعی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی از مبادلات علمی تا پذیرش استاد و دانشجو و موضوعات هنر، سینما، شعر و موسیقی را شامل میشود، میگوید: مهمترین ویژگی دیپلماسی فرهنگی قدرت جذب آن است به این معنا که ابزار قدرت نرم شناخته میشود و کار دیپلماسی فرهنگی ما باید جلب توجه کشورهای دیگر به مقولات فرهنگی ما باشد و در نتیجه باعث تأثیرگذاری ما بر دیگر کشورها شود یعنی میتوان گفت خروجی این امر سیاسی است.
وی یادآوری میکند: زمانی که از طریق فرهنگ بر فرهنگ کشور دیگر تأثیر بگذاریم، در آن کشور نفوذ پیدا میکنیم که در نتیجه منجر به قدرت میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه دیپلماسی فرهنگی بخشی از کلیات روابط خارجی یک کشور است بر همین اساس محدود و محصور به دولتها نمیشود اما ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، خاطرنشان میکند: آنچه که در این موضوع اهمیت دارد این است که متولیان بدانند چه موضوعی را در چه زمانی و در کجا عمل کنند.
در منطقه آسیای مرکزی باید از اشتراکات زبانی سخن گفتشفیعی با ذکر توضیحاتی بیان میکند: اگر بخواهیم از منظر شیعهگرایی به سمت آسیای مرکزی حرکت کنیم، پاسخگو نیست چرا که در آن منطقه باید از اشتراک زبان فارسی استفاده کرد و در مقابل در کشورهایی مانند عراق از پتانسیل شیعه بودن استفاده کرد و در برخی کشورها مانند پاکستان و عربستان باید از عنصر مسلمان بودن استفاده کرد.
وی با اشاره به سفر اخیر رئیسجمهور به پاکستان و نمود موضوع دیپلماسی فرهنگی در این سفر تصریح میکند: پاکستان ۲ نگاه فرهنگی به ایران دارد، اول نگاه فرهنگی ملی، یعنی به ایرانی بودن ما توجه دارد و بر این اساس خود را بخشی از گهواره فرهنگی و تمدنی ایران میداند بنابراین زمینه برای تأثیرگذاری ما بر این کشور فراهم است اما نگاه دوم نگاه دینی و مذهبی است و بر این اساس پاکستان این نگاه را دارد که چون ممکن است اختلافاتی مطرح شود، نگرانیهایی وجود دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان میگوید: در سفر رئیسجمهور به پاکستان باید ۳ نکته توجه میشد یعنی از فرهنگ، تمدن فارسی و اسلامیت ایران و پاکستان، مورد توجه قرار میگرفت که احتمالاً این نگاه حاکم بوده است.
انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی از جمله بسترهای ایجاد دیپلماسی فرهنگی استمحمدعلی بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال نیز در گفتوگو با ایمنا معتقد است که دیپلماسی ابزار سیاست خارجی است و در این باره اظهار میکند: چند مدل دیپلماسی داریم چرا که سیاست خارجی تعقیب اهداف و اصول برونمرزی توسط دستگاههای مربوطه است و بر این اساس اجرای سیاست خارجی به دیپلماسی تعبیر میشود که دارای شاخههای مختلف کلاسیک، مدرن و پست مدرن است.
وی ادامه میدهد: دیپلماسی رسمی یا کلاسیک ارتباط میان دیپلماتهای رسمی یا بازیگران دولتی کشورها است تا اهداف سیاست خارجی را دنبال کنند اما زمانی که حوزه بازیگران گسترده شود، وارد دیپلماسی عمومی میشویم یعنی در کنار دیپلماتهای رسمی، بازیگران غیررسمی نیز به کمک سیاست خارجی میآیند و بخش غیردولتی دو کشور باهم ارتباط برقرار میکنند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال با اشاره به شیوههای مختلف اجرای دیپلماسی فرهنگی میگوید: امروزه شهرهای بزرگ برای گسترش دیپلماسی فرهنگی اقداماتی از جمله انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی انجام میدهند که منجر به ارتباط میان بازیگران غیر رسمی میشود و در نهایت منجر به توسعه روابط خارجی در ابعاد مختلف میشوند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال: ابعاد گردشگری، علمی و پزشکی ایران از جمله ظرفیتهای این کشور در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
بصیری در در ادامه در خصوص ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی تصریح میکند: ایران دارای ظرفیتهای اساسی است که میتواند منجر به فعال شدن دیپلماسی فرهنگی شود؛ اولین مسئله این است که ایران کشوری ۴ فصل است که ظرفیتی جذاب برای جذب گردشگر است، همچنین ابنیه تاریخی، آثار باستانی، ظرفیتهای علمی، دانشگاهها و ظرفیتهای پزشکی از ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
وی همچنین در خصوص سفر اخیر دولت به پاکستان میگوید: در مجمع همسایگان در موضوع مبادلات فرهنگی با پاکستان نسبت به دیگر کشورها ضعیفتر هستیم در صورتیکه ظرفیتهای گستردهای برای گسترش روابط دو کشور وجود دارد اما این ظرفیت آنگونه که باید عملیاتی نشده و امید است با جدیت دولت سیزدهم فرصت استفاده از این ظرفیت معطل فراهم شده است.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال در پایان میگوید: دولت در این مدت تلاش مضاعفی برای دیپلماسی رسمی با همسایگان بوده تا فشار حداکثری را خنثی کند و در این راستا حجم مبادلات اقتصادی نیز بهبود پیدا کرده است.
به گزارش ایمنا، در میان انواع دیپلماسی نوین، دیپلماسی عمومی و فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه داده میشود با استناد بر عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی یعنی جامعه کشور مقابل ارتباط برقرار کند و در این راستا باید گفت استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرمهای رایج دیگر در روابط بینالملل دارای مزایایی است.
در واقع دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزشها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزشها و منافع مشترک است که این ظرفیت را دارد تا منعطف و خلاقانهتر از دیپلماسی سنتی به اهداف خود دست پیدا کند و در این مسیر با سهولت بیشتری امکان نفوذ به لایههای مختلف جامعه مقابل را دارد و در نتیجه با نفوذ خود، قدرتآفرین نیز خواهد بود.
گزارش از بهار یوسفیان، خبرنگار ایمنا
کد خبر 749221